.

-

.

-

.
این وبلاگ جهت ترویج فرهنگ ایثار و مقاومت راه انداری شده است.
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

در سال 1343 ه ش در مشهد به دنیا آمد. در کودکی قرآن را در مکتبخانه آموخت و از ذهن خوبی برخوردار بود. در کارهای منزل کمک می کرد و بسیار پر جنب و جوش بود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شاوکن مشهد با نمرات خوب به پایان رساند. به مسجد می رفت و نمازش را می خواند در کنار درس به پدرش نیز در قنادی یاری می رساند. 
مادرش می گوید: علاقه شدیدی به خدا و ائمه معصومین داشت و من چون از علاقه او به چنین موضوعاتی مطلع بودم، بیشتر از ائمه برای ایشان می گفتم.با شروع فعالیتهای انقلابی در سال 1357، فعالیتهای خود را آغاز کرد و شب و روز از دستاوردهای انقلاب پاسداری می کرد. 
دوران نوجوانی محمد با پیروزی انقلاب مصادف بود. او با وجود استعداد خوب در درس خواندن، درس را رها کرد و روانه میادین جنگ شد، البته در کنار آن، درسش را در مقطع راهنمایی به اتمام رساند. وی کتابهای مذهبی را مطالعه می کرد. خادم و مؤذن مسجد بود. بسیار فعال و اهل معاشرت بود. علاقه خاصی به امام داشت و سخنرانی های امام را همیشه گوش می کرد.در 15 سالگی وارد سپاه شد و همواره درهمه عرصه های جنگ حضور چشمگیر داشت. بزرگترین آرزویش شهادت بود و تنها هدفش جنگ و جبهه بود. مادرش می گوید: وقتی از جبهه برمی گشت بیشتر دعا و قرآن می خواند. در سال 1363 ازدواج اوبا مراسم ساده ای بر گزار شد. ثمره این ازدواج پسری است به نام روح الله که در سال 1365 به دنیا آمده است. محمد بیشتر دوران جوانی اش را در جبهه به سر می برد. 
عارف، وارسته و دل آگاه بود. او فرمانده واحد تخریب تیپ ویژه شهدا بوداما از همه نیروهای واحد بیشتر زحمت می کشید . تواضع و فروتنی او بیش از همه بود. تسلط به کار و مدیریت داشت. شهید جدای از مسائل جبهه و جنگ به مطالعه نیز می پرداخت و در زمینه حفظ ادعیه و قرآن کار می کرد. همواره حضور در جبهه را یک تکلیف شرعی می دانست. وقتی در جبهه به نماز می ایستاد، شکوه نمازش دیگران را به توقف و توجه وا می داشت. محبوب دل همه رزمندگان در کلیه واحد ها و دسته ها بود. او مصداق جلوه الهی بود و ادبش زبانزد همه بود. اودر زمان آموزش، در یک شب زمستانی پس از تحمل مشقات فراوان رزم‌شبانه، در دمای 1 درجه زیر صفر با کوله پشتی سنگین پس از عملیات تمرینی فتح قله و اجرای تاکتیک‌های مناسب و اجرای بیش از 10 کیلومتر کوه نوری به حالت پیاده رو، پس از دویدن و عملیات عبور از گل و لجن، دستور داد نیروهای خسته وسرما زده با تمام تجهیزات و لباس وارد آب دریاچه اورمیه شوند و قبل از همه خودش این کار را انجام داد. وقتی به پایگاه برگشتیم ناگهان صدای نوحه اش بلند شد که می گفت: مهدی می آید با شما منزل به منزل، غمگین نباشید دوستان حل می شود مشکل. شبی هنگام حفر کنال و سنگر زنی با در دست گرفتن دیلم و کلنگ با وجود عوارض شدید جراحت از همه جلوتر بود و همه را به شوق می آورد و بقیه به او تأسی می کردند. شهید با وجود این که پاسدار بود همیشه لباس بسیجی بر تن داشت و تنها در عملیات با لباس فرم سپاه رو به روی دشمن قرار می گرفت. محمد بهاری در 10/6/1365 در عملیات کربلای 2 در منطقه حاج عمران، پس از 6 سال حضور مستمر در جبهه ها، در 22 سالگی در حین اجرای متهورانه این عملیات، با انفجار گلوله به مقام رفیع شهادت نایل آمد. پیکر مطهرش در مزار شهدای بهشت رضا مشهد، در مجاورت سردار رشید اسلام شهید محمود کاوه در آغوش خاک قرار گرفته است. 
منبع: "فرهنگ جاودانه های تاریخ، زندگی نامه فرماندهان شهید خراسان" نوشته ی سید سعید موسوی، نشر شاهد، تهران - 1386

خادمین شهدا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی