هی مرد! کربلای۵ را یادت هست

چقدر زود فراموش شدن همانانی بخاطر من و تو رفتن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آن هایی که یادشان مانده است، می دانند مثل این روزها در سال ۱۳۶۵ در شلمچه کربلا بود به حرمت غیرت بچه هایی که در عملیات کربلای۵، تسمه از گرده دشمن بعثی می کشیدند، کربلا بود به حرمت زلال ترین خون های قرن بیستم که در امتداد عاشورا بر زمین می ریخت و کربلا بود به حرمت اقتدای پاک ترین فرزندان روح ا... به سیدالشهدا(ع) از آن حماسه ۲۶ سال می گذرد اگر خیلی ها فراموش کرده اند، بعضی ها هم به یاد دارند آن روزها را، این درست که کربلای۵، نوزدهم دی ماه آغاز شد اما تا واپسین روزهای سال، شب و روز در چند مرحله ادامه داشت تا ماشین جنگی شرقی و غربی صدام به گل بنشیند و نشست.

قطعنامه ۵۹۸ که تا حدودی حقوق ایران را در برداشت، با پیروزی این عملیات نهایی شد. حالا اگر از یاد خیلی ها رفته، لااقل آن هایی که با دفاع مقدس هم خانواده اند یادشان مانده است، لذا نجیب ترین واژه ها را کنار هم می چینند، تا پیام یادآوری را بر بال امواج پیامک کنند و این چند پیغام مبارک را من این روزها دریافت کرده ام؛ «جنگ یک طرف، کربلای ۵ یک طرف.

عملیات کربلای۵ یک طرف، حماسه غواصان یک طرف... سالروز حماسه بی نظیر غواصان شهید، در آستانه شهادت شهید کریم خوش قلب طوسی، گرامی...» این را خواهر شهیدان خوش قلب طوسی برایم فرستاده بود، تا مرا و ما را که دچار غفلت زمانه ایم، به یاد آیات خدا بیندازد، آیات شهید حضرت شاهد و... سیدحمید هم همه دلتنگی هایش را در جان کلمات ریخته بود؛

«هی مرد!/ جبهه را یادت هست/ و جنگ را/شلمچه را/کربلای۵را/ رمز یا زهرا(س) را/ صفیر ترکش ها را/که دنده هامان را خرد می کرد/و تیرهای مستقیم تانک/که گل ها را پرپر می کرد/کربلای۵ یادت هست/و غواصانی که به قصد نیامدن به آب می زدند/... هی مرد!/ برخیز/ دیر شده است/ خدا منتظر ماست/ برای انشای امروز/دیروز وقت داده بودند /فردا حساب داریم/یادت باشد/دو دو تا پنج نمی شود/... سیدحسین احمدی هم به یاد شهدای کربلای۵ نوشت؛«وقتی دنیا مشتش را باز کرد، شهدا گل بودند، ما پوچ... خدا آن ها را برد و زمان ما را...» راست می گوید سید، زمان ما را برد به وادی غفلت و... خدا کند به حرمت شهدا، خدا خودش بیاید و ما را هم ببرد، خدا کند... یکی را هم «منصوب» فرستاده بود که رشک قلم هنرمندش به برکت سیمای مبارک شهدا بر دیوارهای شهر است، او برای آغاز عملیات نوشته است اما من آخر مطلب آوردم تا یادمان بماند عاشورا هر روز باید برای ما تکرار شود؛ «لحظاتی دیگر رمز یا فاطمة الزهرا(س) عملیات کربلای۵ از بی سیم ها اعلام می شود.

 الان بچه های گردان تخریب دارند معبر می زنند. آرام باش و توی صورت قشنگ بچه ها نگاه کن، تماشا کن آیات خدا را. شاید تا لحظاتی دیگر، آن ها را نبینی... شادی روح همه شهدا، صلوات»... راست می گفت، کاش نگاه می کردیم. کاش آیات خداوند را که در چهره خاکی اما خداباور بچه های کربلای۵ متجلی شده بود سیر نگاه می کردیم تا دیگر با این چشم ها گناه نمی کردیم.

 کاش «حساب» را از شهدا یاد می گرفتیم، تا یک روز، حاصل ضرب دو دو تا، را ۵، یک روز ۳ ، یک روز ۶ در نیاوریم و نگذاریم بعضی ها، هزار دربیاورند. کاش از شهدا یاد می گرفتیم که باید ذره ای شد در خاکریز انقلاب، نه این که پشت انقلاب را خاکریز خود کرد، کاش ... بگذریم، کسی عصبانی نشود، از این حرف ها! یاد شهدا بخیر...