درباره اهمیت مقام شهیدان، سخن بسیار گفته شده و هر قوم و ملتى براى شهداى خود احترام خاصى قائل است ولى بدون اغراق، آن احترامى که اسلام براى شهداى راه خدا قائل شده است بى نظیر است، روایت زیر نمونه روشنى از احترامى است که اسلام براى شهداء قائل شده و در پرتو همین تعلیمات بود که یک جمعیت محدود عقب افتاده آن چنان قدرت و نیرو گرفتند که بزرگترین امپراطوریهاى جهان را بزانو در آوردند.
امام على بن موسى الرضا (ع) از امیر مؤمنان على(ع) چنین نقل می کنند که هنگامى که حضرت، مشغول خطبه بود و مردم را تشویق به جهاد می کرد، جوانى برخاست و عرض کرد: اى امیر مؤمنان! فضیلت جنگجویان در راه خدا را براى من تشریح کن امام در پاسخ فرمود: من بر مرکب پیغمبر ص و پشت سر آن حضرت سوار بودم و از غزوه ذات السلاسل برمىگشتیم همین سؤالى را که تو از من نمودى من از پیامبر ص کردم. پیامبر ص فرمود:
هنگامى که جنگجویان، تصمیم بر شرکت در میدان جهاد می گیرند خداوند آزادى از آتش دوزخ را براى آنها مقرر می دارد.
و هنگامى که سلاح بر میدارند و آماده میدان می شوند فرشتگان بوجود آنها افتخار می کنند.
و هنگامى که همسر و فرزند و بستگان آنها با آنها خداحافظى می کنند، از گناهان خود خارج مىشوند ... از این موقع آنها هیچ کارى نمی کنند مگر اینکه پاداش آن، مضاعف می گردد و در برابر هر روز پاداش عبادت هزار عابد براى آنها نوشته می شود؛
و هنگامى که با دشمنان روبرو مىشوند، مردم جهان، نمی توانند میزان ثواب آنها را درک کنند.
و هنگامى که گام به میدان براى نبرد بگذارند و نیزهها و تیرها رد و بدل شود، و جنگ تن بتن شروع گردد، فرشتگان با پر و بال خود اطراف آنها را می گیرند و از خدا تقاضا می کنند که در میدان، ثابت قدم باشند، در این هنگام منادى صدا می زند: الجنة تحت ظلال السیوف: بهشت در سایه شمشیرها است، در این هنگام ضربات دشمن بر پیکر شهید، سادهتر و گواراتر از نوشیدن آب خنک در روز گرم تابستان است.
و هنگامى که شهید از مرکب فرو مىغلطد، هنوز به زمین نرسیده، حوریان بهشتى به استقبال او مىشتابند و نعمتهاى بزرگ معنوى و مادى که خدا براى او فراهم ساخته است، براى او شرح می دهند.
و هنگامى که شهید بروى زمین قرار میگیرد، زمین میگوید: آفرین بر روح پاکیزهاى که از بدن پاکیزه پرواز می کند، بشارت باد بر تو،
"ان لک ما لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر على قلبٍ بشر: نعمتهایى در انتظار تو است که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ انسانى خطور نکرده است و خداوند مىفرماید: من سرپرست بازماندگان اویم، هر کس آنها را خشنود کند مرا خشنود کرده است و هر کس آنها را بخشم آورد مرا بخشم آورده است [1] .
شهید در عزتمندى جامعه نقش والایى ایفاء مىکند، از این رو خداوند نیز او را عزیزداشته و مقام و جایگاهى والا به او مىبخشد.
شهادت راه میانبرى است که به سرعت انسان را به مقصد مىرساند.
شهادت برترین آزمایش است که شهید با سربلندى از این آزمایش قدم در حوزه رستگاران مىنهد و در مواقفى که همه مورد سؤال قرار مىگیرند، او بدون سؤال از آن گذرگاه عبور مىکند.
از رسول خدا(ص) سؤال شد: مگر شهید چه ویژگى دارد که در قبر از او سؤالى نمىشود؟
پیامبر(ص) پاسخ فرمود: همان برق شمشیر که بالاى سر شهید درخشید براى آزمایش او کافى بود.
عظمت و فضیلت شهید و شهادت در راه خدا در آیات و روایات بسیارى آمده که به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
- نظر به وجه الله : پیامبر(ص) فرمود: شهید هفت ویژگى دارد... هفتم آن که نظر مىکند به وجه الله، واین براى هر پیامبر و شهیدى مایه آرامش است.
- شفاعت کننده : شهید به مقامى دست مىیابد که به اذن خدا مىتواند چون پیامبران و اولیاى خدادست دیگران را بگیرد و درقیامت شفیع آنان باشد.
امام صادق (ع) فرمود: در روز قیامت سه گروه شفاعتشان نزد خدا پذیرفته است: پیامبران، علما و شهیدان.
- گوارا بودن درد گلوله در حین شهادت:
پیامبر خدا(ص) فرمود: زخم (ناشى از نیزه) و ضربت بر شهید، از نوشیدن آب خنک در روز تابستان، براى او آسانتر است.
- نخستین کسى که وارد بهشت مىشود : امام رضا(ع) فرمودند: اوّل کسى که وارد بهشت مىشود، شهیداست.
- در روایات آمده است که شهید، هفت ویژگى اعطایى از جانب خداوند دارد:
اوّلین قطرهى خونش، موجب آمرزش گناهانش مىگردد. سر در دامن حورالعین مىنهد. به لباسهاى بهشتى آراسته مىگردد. معطّر به خوش بوترین عطرها مىشود. جایگاه خود را در بهشت مشاهده مىکند.
اجازهى سیر و گردش در تمام بهشت به او داده مىشود. پردهها کنار رفته و به وجه خدا نظاره مىکند[2] .
- پیامبر صلى اللَّه علیه و آله از شخصى شنید که در دعا مىگوید: «اسئلک خیر ما تسئل» خدایا! بهترین چیزى که از تو درخواست مىشود به من عطا کن، فرمود: اگر این دعا مستجاب شود، در راه خدا شهید مىشود. [3]
- بالاتر از هر نیکى، نیکوترى هست، مگر شهادت که هر گاه شخصى شهید شود، بالاتر از آن خیرى متصوّر نیست. [4]
- در روز قیامت، شهید مقام شفاعت دارد. [5]
- امام صادق علیه السلام فرمودند: در قیامت لغزشهاى شهید به خودش نیز نشان داده نمىشود. [6]
- شهداى صف اوّلِ حمله و خط شکن، مقامشان برتر است. [7]
11. مجاهدان از درب مخصوص وارد بهشت مىشوند [8] و قبل از همه به بهشت مىروند[9] و در بهشت جایگاه مخصوصى دارند. [10]
- تنها شهید است که آرزو مىکند به دنیا بیاید و دوباره شهید شود.[11]
- بهترین و برترین مرگها، شهادت است. [12]
- هیچ قطرهاى محبوبتر از قطرهى خونى که در راه خدا ریخته شود، در نزد خداوند نیست.[13]
- در قیامت، شهید سلاح به دست، با لباس رزم و بوى خوش به صحنه مىآید و فرشتگان به او درود مىفرستند. [14]
16. امامان ما شهید شدند. بسیارى از انبیا و رهروان و پیروان آنان نیز شهید شدند. «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ»[15] ، «یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ» [16]
17. حضرت على علیه السلام با داشتن دهها فضیلت اختصاصى، تنها وقتى که در آستانهى شهادت قرار گرفت فرمود: «فزتُ و رب الکعبة» او اوّل کسى بود که ایمان آورد، جاى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله خوابید، برادر پیامبر شد، تنها خانه او به مسجد پیامبر درب داشت، پدر امامان و همسر زهرا علیها السلام بود. بتشکن بود، ضربت روز خندق او، از عبادت ثقلین افضل شد. امّا در هیچ یک از موارد مذکور نفرمود: «فُزتُ»
18. على علیه السلام مىفرمود: قسم به خدایى که جان فرزند ابو طالب در دست اوست، تحمّل هزار ضربه شمشیر در راه خدا، آسانتر از مرگ در رختخواب است. [17]
19. على علیه السلام در جنگ احد ناراحت بود که چرا به شهادت نرسیده است تا اینکه مژده شهادت در آینده را از پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله دریافت نمود.
20. سخاوتمند، هنرمند و عالم مال، هنر و علم خود را که بخشى از وجود اوست جاودانه مىکند، امّا شهید، خودش را جاودانه مىکند. [18]
- در عالم حیوانات نیز گوسفندِ مرده بىارزش است، گوسفندى که به سوى قبله و با نام خدا ذبح شود، ارزش دارد.
- همان گونه که کور، مفهوم بینایى را درک نمىکند، زندگان دنیا حیات شهدا را درک نمىکنند.
- وقتى انفاق مال در راه خدا، قابلیّت رشد تا هفتصد برابر و بیشتر را دارد، دادن خون و جان، در راه خدا چگونه است؟[19]
[1]ـ آنچه در بالا ذکر شد خلاصه روایتى است که مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسى در مجمع البیان ذیل آیه فوق نقل کرده است.
[2]ـ وسائل، ج 11، ص 10.
[3]ـ مستدرک، ج 2، ص 243.
[4]ـ بحار، ج 74، ص 61.
[5]ـ بحار، ج 2، ص 15.
[6]ـ وسائل، ج 11، ص 9.
[7]ـ میزان الحکمة.
[8]ـ بحار، ج 97، ص 8.
[9]ـ بحار، ج 97، ص 11.
[10]ـ تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 241.
[11]ـ کنز العمّال، ج 4، ص 290.
[12]ـ بحار، ج 100، ص 8.
[13]ـ وسائل، ج 11، ص 6. .
[14]ـ بحار، ج 97، ص 13.
[15]ـ آل عمران، 146.
[16]ـ بقره، 61.
[17]ـ نهج البلاغه.
[18]ـ حماسه حسینى، ج 3، ص 40.
[19]ـ تفسیر نور (قرائتى)، ج2، ص: 195-...
برگرفته شده از salehoon.blog.ir
به ما هم سری بزن پشیمون نمی شی.
سایت مذهبی و مردمی یارگمنام
www.yargomnam.ir